داستان COD:GHOSTS

داستان COD:GHOSTS

Call of duty ghosts box art.jpg

 

خلاصه داستان

ندای وظیفه : اشباح در یک چارچوب زمانی متناوب پس از تخریب هسته ای خاورمیانه رخ می دهد . کشورهای تولید کننده ی نفت از امریکای جنوبی ، در پاسخ به بحران اقتصادی جهانی بوجود آمده ، "فدراسیون " را تشکیل می دهند و بسرعت تبدیل به یک ابرقدرت جهانی شده و یورش سریعی را به حوزه ی امریکای مرکزی و کارائیب انجام داده و آنجا را به تسخیر خود در می آورند. نقش اصلی در این بازی مربوط به "اشباح " است که متشکل از پرسنل آموزش دیده عملیات ویژه ی امریکا برای اجرای عملیات مخفی پشت خطوط دشمن هستند. این واحد توسط کاپیتان Elias Walker از ارتش امریکا هدایت می شود.بعدها دو پسر وی به نام های Logan و Hesh و نیز یک سگ تعلیم دیده ی آلمانی بنام رایلی ، کاپیتان توماس مریک و گروهبان کیگان روس نیز به وی ملحق می شوند. نقش اصلی در طرف دشمن بر عهده ی گابریل رورک است که قبلاً رهبر اشباح بوده و بعد از این که توسط فدراسیون دستگیر شده و بوسیله ی شکنجه و مواد توهم زا شستشوی مغزی شده، در حال حاضر برای برای فدراسیون کار می کند.

داستان

بازی در سال 2017 و در حالی آغاز می شود که کاپتان ارتش امریکا الیاس واکر افسانه ی بوجود آمدن اشباح که یک ائتلاف زبده از تمام واحدهای عملیات ویژه ی امریکا است را برای دو پسر خود بنام های لوگان و هش تعریف می کند.در همین زمان، در فضا، سربازان فدراسیون ایستگاه فضایی کنترل کننده ی Orbital Defense Initiative (ODIN)[۱] ، را بدست می گیرند و از آن برای تخریب چندین شهر در ایالت‌های جنوب غربی آمریکا استفاده می کنند. ODIN یک ابرسلاح مداری است که توانایی بمباران کینتیک را دارد. فضانوردان زنده مانده ی امریکایی به نام های بیکر و موزلی جان خود را برای تخریب خودبخودی ایستگاه فضایی قربانی می کنند تا مانع از پرتاب بیشتر مواد انفجاری از سوی ماهواره های ODIN دیگر شوند. الیاس ، لوگان و هش بسختی از تخریب سان دیگو می گریزند. 10 سال بعد ، ایالات متحده تا حد رسیدن به یک بن بست خونین و در طول یک جبهه متشکل از شهرهای تخریب شده که No Man's Land نام دارد ، با فدراسیون جنگیده است اما این جنگ تبدیل به جنگ فرسایشی شده است زیرا نیروهای تهاجمی بیشتری از فدراسیون تلاش می کنند تا خطوط مقدم را بشکنند. با این وجود بر مواضع خود مانده اند و در نزدیکی مرز پیشین امریکا مکزیک جنگ می کنند. لوگان و Hesh جزئی از یک واحد ویژه ی امریکا تحت رهبری الیاس و با همراهی یک سگ آموزش دیده و وفادار آلمانی بنام رایلی هستند. در طی گشت ، آن ها متوجه می شوند که یک امریکایی بنام رورک با فدراسیون همکاری می کند. پس از آن، این دو برادر توسط گرگ های کمین کرده مورد حمله قرار می گیرند اما بوسیله ی توماس مریک و کیگان روس نجات پیدا می کنند. توماس مریک و کیگان روس از اعضای اشباح بوده و بدنبال نجات دوست خود بنام آژاکس بودند که توسط رورک ربوده شده بود. لوگان و هش برای نجات آژاکس به آن ها ملحق می شوند ، اما خیلی دیر برای نجات وی می رسند زیرا توسط فدراسیون کشته شده بود. این برادران به سنتا مونیکا، کالیفرنیا باز می گردند که در آن جا نیروهای فدراسیون به شهر حمله کرده و نیروهای امریکایی در برابر آن ها مقاومت می کنند. هنگامیکه امریکایی ها حمله ی متقابلی را انجام می دهند ، هش و لوگان به پدرشان که حالا مشخص شده که رهبر اشباح است ملحق می شوند. الیاس که میداند پسرانش آمادگی لازم را برای پیوستن به واحد ویژه ی وی دارند آن ها را در گروه اشباح بکار می گیرد و آن ها از پدرشان میشنوند که رورک زمانی رهبر آن ها و بهترین دوست پدرشان بوده است. با این حال، در طی یک عملیات موفق برای ترور ژنرال دیگو آلماگرو و سپس رئیس جمهور فدراسیون در شهر پایتختی کاراکاس ، الیاس مجبور می شود تا رورک را که تصور می شود مرده است رها کند و پس از اینکه توسط فدراسیون دستگیر و شستشوی مغزی می شود تبدیل به یک خائن می شود و شروع به ربودن اعضای اشباح می کند. اعضای اشباح رورک را تعقیب و دستگیر می کنند اما در حین پرواز به سوی مقر خود ، افراد پورک به هواپیمای آن ها حمله کرده و وی را نجات می دهند. تیم سپس مجبور می شود تا در اعماق جنگل آمازون فرود آید و در آن جا می بینند که یک راکت بعلت نامعلومی پرتاب می شود. هنگامیکه اعضای اشباح نجات پیدا کرده و مجدداً بهم ملحق می شوند ، به یک آزمایشگاه متعلق به فدراسیون در "آندس" حمله می کنند و اطلاعاتی طبقه بندی شده را در رابطه با یک کارخانه در ریودو ژانیرو بدست می آورند. آن ها برای پیدا کردن راهی امن به کارخانه، سکوی نفت اطلس متعلق به فدراسیون را در قطب جنوب تخریب می کنند تا دشمن را فریب دهند تا از محل اهدافشان فرار کنند و نیز یک تخریب گر محافظ سواحل برزیل را نیز غرق می کنند. تیم زمانی که وارد کارخانه می شود ، متوجه می شود که فدراسیون تکنولوژی مهندسی شده ی ODIN را معکوس کرده و یک سیستم بمباران مداری ویژه ی خود بنام LOKI را طراحی کرده اند. الیاس و پسرانش بعد از اینکه کارخانه را تخریب می کنند در یک خانه ی امن در لاس وگاس گرد هم می آیند ، اما توسط رورک دستگیر می شوند. بعد از اینکه رورک الیاس را می کشد، برادران نقشه می کشند تا بهمراه مریک ، کیگان و رایلی فرار کنند. هنگامیکه سیستم LOKI فدراسیون آماده ی عملیات شود شکست ایالات متحده اجتناب ناپذیر خواهد بود. در پاسخ، ایلات متحده تصمیم میگیرد تا تمام نیروهای باقی‌مانده ی خود را از جمله آخرین ناو هواپیمابر، USS Liberator را بشکل یک حمله ی همزمان و یکجا برای نابودی یک مرکز فضایی دشمن در شیلی بکار گیرد و همزمان تیم کوچکی از سربازان سفینه ای را برای تخریب ماهواره های فدراسیون در فضا پرتاب می کنند. هنگامیکه هردو هدف کامل شد، هش و لوگان رورک را تعقیب می کنند تا انتقام پدر خود را از وی بگیرند و بنظر موفق می شوند، اما بعداً معلوم می شود که رورک از معرکه جان سالم بدر برده است. لوگان تلاش می کند تا از برادر زخمی خود دفاع کند ، اما بازوی وی توسط رورک شکسته است . در همین حال رورک قبل از ربودن لوگان، آشکار می کند که قصد دارد تا لوگان را شستشوی مغزی کند تا مابقی اعضای اشباح را بکشد. در آخرین صحنه، لوگان دیده می شود که در یک گودال در جنگ محصور شده و بنظر تحت شکنجه های خاص رورک قرار می گیرد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 27 بهمن 1393برچسب:,

] [ 21:2 ] [ محمد گیمر ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه